۱۳۸۲ اسفند ۲۸, پنجشنبه

با این سه تا حرفی که روی کی بورد بقل هم هستند چقدر میشه کلمه ساخت " ل و آ و ب " :
لال - بال - ال - لا- بلا- بلال - بل - لول - لب ..
کلاس اول که بودیم ، وقتی یه حرف جدید رو یادمون می دادند چه قدر فکر می کردیم چه کلمه های جدیدی میشه باها شون نوشت .
" هـ " اول چسبان رو یادمون که دادند ، تو کـَتـَم نمی رفت « هشمتی » رو نباید اینطوری نوشت .
حتما اون موقع شناختم از دنیا ، خالی از "ح" ای بوده که عین همون " هـ اول چسبانه .
احتمالا اون موقع نمی دونستم خیلی چیزا هستن که وجودشون به هیچ دردی نمی خوره ، ولی هستن .

* * * *

آقای اعطا ماگش رو پر از نسکافه ( احتمالا از نوع گـَُلدش )
کرده ، کت شلوارش رو پوشیده ، همان طور که دود پیپ رو از ریه شون تخلیه می کنن ، تصمیم گرفتن برامون از معماری ( ان هم به صورت مقاله ) بنویسن
به هر حال از آشتی دوبارت با « خانه ای روی آب » خوشحالم ، ولی از نوشته های قبلیت بیشتر خوشم میاد و
تولدت مبارک

هیچ نظری موجود نیست: