خُب... کجای قصه بودیم؟ اول یکی بود یکی نبود یا آخر کلاغه به خونش نرسید ؟
سلامممنون از حضورت ...اکثر اوقات بهت سر میزنم ولی تو بچه های پنج شنبه comment میزارم!بازم پیشم بیا...
از هوای تو گذشته است ، هزارتا ایهام داشت.مثل خود ِدوست داشتن که خود هزار خوشه ایهام است در .....ایهام
از تو چه شاد میشوم،مثل طراوت باران ...یا حق
بغل مي كنمگاهي خودم راگاهي كنج سرد اتاق صاحب خانهپژمان الماسي نيا+20سلاممم برپوياهه بزرگ كجايي پسرخوبي مهندس؟
چندتا ÷ست رو خوندمکوتاه نوشت های زیبایی داری
سلام.داشتم کامنتای وبلاگ قدیمیمو میخوندم! دوستای قدیمی را میبینیم و دعا میکنیم که همچنان بمانند! یادت اومد؟ http://www.paradise.mihanblog.com/
پویای عزیزبنویس شاید روزی به کارمان بیایدبیا به خوانشم
ارسال یک نظر
۱۰ نظر:
سلام
ممنون از حضورت ...
اکثر اوقات بهت سر میزنم ولی تو بچه های پنج شنبه comment میزارم!
بازم پیشم بیا...
از هوای تو گذشته است ، هزارتا ایهام داشت.
مثل خود ِدوست داشتن که خود هزار خوشه ایهام است در .....ایهام
از تو چه شاد میشوم،مثل طراوت باران ...
یا حق
بغل مي كنم
گاهي خودم را
گاهي كنج سرد اتاق صاحب خانه
پژمان الماسي نيا
+20
سلاممم برپوياهه بزرگ كجايي پسر
خوبي مهندس؟
بغل مي كنم
گاهي خودم را
گاهي كنج سرد اتاق صاحب خانه
پژمان الماسي نيا
+20
سلاممم برپوياهه بزرگ كجايي پسر
خوبي مهندس؟
بغل مي كنم
گاهي خودم را
گاهي كنج سرد اتاق صاحب خانه
پژمان الماسي نيا
+20
سلاممم برپوياهه بزرگ كجايي پسر
خوبي مهندس؟
چندتا ÷ست رو خوندم
کوتاه نوشت های زیبایی داری
چندتا ÷ست رو خوندم
کوتاه نوشت های زیبایی داری
سلام.داشتم کامنتای وبلاگ قدیمیمو میخوندم! دوستای قدیمی را میبینیم و دعا میکنیم که همچنان بمانند! یادت اومد؟ http://www.paradise.mihanblog.com/
پویای عزیز
بنویس شاید روزی به کارمان بیاید
بیا به خوانشم
ارسال یک نظر