۱۳۸۴ مهر ۲۳, شنبه

كلاژ اين روزها

مرا تو بي سببي نيستي بلا

الهه ي ناز آقاي معين توي اين كافي نت جديد التشخيص بد جوري رژه ميرود روي اعصاب و يك لحظه تير خشم معشوق به جان اين بنده خدا از شرشر انداختن متوقف نمي شود كه خفه مان نكند

هوا خنكتر شده . صبحها و شبها كاپشن مي چسبد . اين روزها توي كارگاه عملا علافم . اما از فردا دوباره گرفتاري شروع ميشود . نصابهاي پليت هاپر ميايند . شانسي كه آوردم سيلوي مواد را استارت زدند . سازه اي كه تمام روز و تمام شب بايد آرماتور ببندند و بتن بريزند. در روز اقلا 100 نفر در گير اين كارند و همه ي نگاه ها طرف اين سازه است و ما به خارج از فشار و نظارت ناظرها هر غلطي مي توانيم توي سنگ شكن بكنيم .

آخه من قربون اون هيكل خوشكلت برم اگه هر نيگا بخواد اينجوري آتيش بزنه پس تا حالا بايد تموم عالم و آدم سوخته باشه . . .


من از صداي گريه ي تو به غربت پاييز رسيدم . . . تو بميري


يه چشم نداشت . گفت جان مهندس ببين اگه برامون يه تشويقي نگيري ديگه كار نميكنيم . ببين چه جوري درستش كرديم . گفتم بايد تا ظهر تموم بشه .گفت اين تا غروب فرداهم تموم نميشه . گفتم تمومش كه كردين برين خونه ، كنترات . تا ظهر تمام شده بود . اون چشمش كه سالم بود برق ميزد . گفتم رشيدي اينجا هنوزم زده بيرون . اون چشمي كه سالم بود شاكي شد

روز عصاي سفيد مبارك

۱۱ نظر:

ناشناس گفت...

خواستم بنویسم داش پویا اما وقتی شنیدم بمب گذاشتن تو اهواز و 40 نفر کشته شدن.....

مهدی محسنی | Mehdi Mohseni گفت...

بازم اینجا بمب ترکید!
دارن می کشنمون...!

ناشناس گفت...

20نفر

ناشناس گفت...

چهار نفر کشته.هشتاد نفر زخمی.توسط گروه..
مقر استقرار انگلیس
عامل تحریک لندن

دلیل:جدایی خوزستان از ایران

ناشناس گفت...

تو تنها از بخش کوچکی از این زندگی لذت می بری ، اما در مقابل تمام آن را خواهی دید .

ناشناس گفت...

دوباره خون و اشك و نفرت

ناشناس گفت...

hello . how are you? miss you .take care . behemoon bezang khoshal mishim

ناشناس گفت...

بسيار زيبا مينويسي عزيز .. مخصوصا اينكه يادآوري كرديد روز عصاي سفيد را .. من سفر بودم و يادمان نبود .. يك سال با بچه هاي نابينا و درگير شدن با معلولين .. صفاي خاصي در سالي كه گذشت به من داد . پايدار باشيد . دوست تو : پونه www.irvani.com

ناشناس گفت...

jalebe...kheili vaghte be man sari nazadi??

ناشناس گفت...

توی شبای کاپشن چسبون از عصای سفید و صدای گریه و غربت پاییز حرف زدن چه حالی داره؟ تو بمیری باید با حال باشه نه!ا
راستی چرا همه ی بر و بچ تو کامنت تو از ترکیدن گفتن؟

ناشناس گفت...

سلام رفيق
خوش مي گذره براكم؟