۱۳۸۶ مهر ۲۵, چهارشنبه

شهر

آسفالت پابرهنه می دود
و توپی که کودکی مرا برد زیر کدام تایر ماشین؟
پنچر
برگشتم از هزار فرسنگ زیر کارون
گرفته ا یم تا
هزار کیلو هرتز روی ماهواره بندری آغاسی
شرجی از سر و کول نخل بالا میرود
و له له های آخر آفتاب
پایم نمی سوزد .
میسوزد

۶ نظر:

ناشناس گفت...

شهلا

بچه گی همه ما زیر یه چیزی رفت توی این دنیا...

ناشناس گفت...

دلم واسه شعرات تنگ شده بود!

ناشناس گفت...

سلام
پویا جان پیشه منم بیا خوشحال میشم ببینمت

ناشناس گفت...

تا برگرديم، همه ي كارون را خاك گرفته بود...

ناشناس گفت...

موفق باشيد همشهريhttp://edame.blogfa.com

ناشناس گفت...

..........
.......
payam nemi soozad ......
misoozad!
puya.he mano yadete ?!!
www.gisoo69.persianblog.ir