۱۳۸۲ مهر ۱۱, جمعه

همسايه ها را فقط دوبار خواندم . محمود را هم فقط دوبار ديدم .
محمود رفته و از بس که جان ندارد . جاي شلاق هاي روي تن خالد دارد مي سوزد
پيراهن من هم قرمز است و چشمم

تاريک خانه به مناسبت ۱۲ مهر مطلب ئوست داشتني ي نوشته

هیچ نظری موجود نیست: