۱۳۹۱ آذر ۸, چهارشنبه

باران که می‌آید . . .



برای آدم‌هایی مثل من، یعنی آن‌هایی که ساکن خوزستان هستند، آیتمی که مستقیمن با خوب یا بد بودن روز و روزگار سر و کار دارد، "آب و هوا" ستآآپپپتتتتتمنتمینت نمکن   کمنکمنمنکمنکمنکمنمن. تقریبن اگر این‌جا و آن‌جا گوشتان را باز کنید یا به هر حال مخاطب مکالمالت روزمره قرار بگیرید، محال است که اظهار نظری در مورد آب و هوای امروز یا این موقع سال یا مقایسه آب و هوای این روزها با روزهای مشابه سال‌های پیش نشنوید. چون فصل گرما طبیعت سختی دارد این‌جا و این سال‌های اخیر به قول مجریان رادیو "پدیده‌"ی گرد و خاک یک جورهایی چند روز در میان میهمان‌مان بوده است؛ روزی که دمای هوا کمتر از میانگین روزهای معمول تابستانی باشد، روز خوش‌شانسی است و روزی که صبحش شهر را از پنجره ببینی که خاک از سر و کولش بالا می‌رود و نفست انگار تنگ‌تر از همیشه هست، روزیست که به اقبال خودت لعنت می‌فرستی که چرا توی این شهری.
بامزه‌اش همین چند روز پیش بود. قبل از این روزهایی که آسمان هِی بباراند و از باریدن خسته نشود، زیاد می‌شنیدی که "سابقه نداشته این موقع سال هنوز باران نیامدهٰ است". حالا بعد از این بارش‌های مفصل مدام می‌شنوی، "سابقه نداشته این موقع سال اینقدرباران آمده باشد". اهوازی‌ها  در مورد آب و هوا به الگوریتم "سالی که نکوست از بهارش پیداست" معتقدند. تا روزگاری چند روز هوا دیرتر از هر سال رو به گرمی بگذارد، آن سال هوا خوبست به گمانشان؛ بر خلافش باشد، لاید جهنم است. زودتر از هر سال باران بزندٰ، سال برکت و سرسبزی است؛ نزند، چِه و چِه که نمی‌شود آن سال. البته عمومن هم نیکویی سال ربطی به بهارش ندارد.
به هر حال این روزهایی که گذشتند، آسمان، این‌جا خوب بارید. بارانی که حال مردم را خوب کرد. رییس‌ها به زیردستانشان لبخند زدند، ناظرها کمتر موش توی کار پیمانکارها دواندند.  کلن آدم ها با هم بهتر بودند.
 پاییز است. روزگار خوش ما همین چند روزه است که زود دارد می‌گذرد. روزهایی که هوا خوب است و بویی توی هواست که هِی مرا یاد خیلی چیزها می‌اندازد، مثل همین آهنگ.

هیچ نظری موجود نیست: